شهر گندی شاپور دزفول – راهنمای کامل شهر باستانی ساسانیان

شهر گندی شاپور دزفول - راهنمای کامل شهر باستانی ساسانیان

شهر گندی شاپور در دزفول

شهر گندی شاپور در دزفول به دو مفهوم اشاره دارد: یکی شهر نوین اداری با نام جندی شاپور (روستای سابق اسلام آباد) که اخیراً تغییر نام یافته و دیگری شهر باستانی و تاریخی جندی شاپور، مهد علم و تمدن دوران ساسانی، که مکان دقیق آن همچنان محل بحث های علمی و تاریخی است. این ابهام رایج میان این دو نام، کنجکاوی بسیاری از علاقه مندان به تاریخ، باستان شناسی و گردشگران را برانگیخته است. هدف این مقاله، تبیین دقیق جایگاه تاریخی، علمی و فرهنگی جندی شاپور باستانی، پرداختن به ابهامات موجود درباره مکان آن، و تشریح دلایل پژوهشگران برجسته برای رد یا تأیید نظریه های مختلف است تا خواننده درک کاملی از تفاوت ها و ارتباطات این دو مفهوم کسب کند.

شهر نوین جندی شاپور در دزفول: تولد یک نام قدیمی

در پهنه جغرافیای نوین ایران، نام هایی باستانی گاهی بر نقاطی نهاده می شوند که ریشه های تاریخی متفاوتی دارند و می توانند منجر به ابهام شوند. شهر نوین جندی شاپور در استان خوزستان و از توابع بخش چغامیش شهرستان دزفول، یکی از این موارد است. این شهر، که از نظر اداری تازه تأسیس محسوب می شود، در واقع پیشینه ای طولانی به عنوان یک روستا داشته است.

معرفی و پیشینه جغرافیایی

جندی شاپور کنونی، پیش از انقلاب اسلامی با نام روستای شاه ابوالقاسم و سپس شاه آباد شناخته می شد. پس از انقلاب، نام آن به اسلام آباد تغییر یافت. در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۹۷، با تصویب هیئت دولت، این روستا به شهر ارتقا یافت و نام رسمی آن به شهر جندی شاپور تغییر پیدا کرد. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵، جمعیت این شهر حدود ۵,۲۹۸ نفر بوده و امروزه به عنوان یک مرکز اداری محلی، فعالیت های خود را پیش می برد. این تغییر نام، هرچند با هدف احیای نامی پرآوازه صورت گرفته، اما سبب شده تا بسیاری از افراد، آن را با شهر باستانی و تاریخی جندی شاپور اشتباه بگیرند.

آرامگاه شاه ابوالقاسم و فرضیه یعقوب لیث صفاری

در شهر جندی شاپور (اسلام آباد کنونی)، آرامگاهی وجود دارد که به نام شاه ابوالقاسم شناخته می شود و برای اهالی منطقه از اهمیت مذهبی و تاریخی برخوردار است. این آرامگاه، محل بحث های زیادی در مورد ارتباط احتمالی آن با یعقوب لیث صفاری، اولین شهریار ایرانی پس از اسلام، بوده است. این فرضیه عمدتاً از کشف کتیبه ای در سال ۱۳۱۶ توسط سیدمحمدعلی مرتضوی در محل این بقعه نشأت گرفت. بر روی این کتیبه، ابیاتی منسوب به یعقوب لیث حک شده بود که محمدعلی امام شوشتری را بر آن داشت تا بقعه شاه ابوالقاسم را محتمل ترین مکان برای آرامگاه یعقوب لیث بداند و در نتیجه، موقعیت شهر باستانی گندی شاپور را نیز در همین حوالی، یعنی روستای شاه آباد (اسلام آباد کنونی)، فرض کند. ابیات منسوب به یعقوب لیث بر این کتیبه چنین است:

بگرفتم از خراسان تا مُلک پارس یکسر
ملک عراق از من هرگز نبود رسته
بدرود یاد گیتی بانوی نوبهاران
یعقوب لیث گویی در آن نبد نشسته

با این حال، این فرضیه توسط اکثریت قاطع پژوهشگران معاصر رد شده است. دلایل متقن بسیاری برای این رد وجود دارد که مهمترین آن ها شامل موارد زیر است:

  • فاصله زمانی: شیخ ابوالقاسم، صاحب آرامگاه، حدود ۳۰۰ سال پس از وفات یعقوب لیث زندگی می کرده است. بقعه کنونی نیز حدود ۸۰۰ سال پس از فوت یعقوب، در دوره صفوی توسط فتحعلی خان، حاکم شوشتر، ساخته شده است. این فاصله زمانی طولانی، ارتباط مستقیم آرامگاه با یعقوب لیث را زیر سؤال می برد.
  • جنس سنگ کتیبه: پژوهشگرانی همچون محمدزمان خدایی معتقدند که با توجه به جنس سنگ کتیبه، این اثر نمی توانسته به مدت یازده سده از زمان فوت یعقوب لیث باقی مانده باشد.
  • دلایل جغرافیایی و باستان شناسی: احمد اقتداری، دکتر احمد خامه یار و دکتر محمدزمان خدایی، هر یک با دلایل جغرافیایی و باستان شناسی، فرضیه امام شوشتری را رد کرده اند. احمد اقتداری بر این باور است که قبول این موضوع نیازمند دلایل و مدارک بسیار بیشتری است و حتی اگر گندی شاپور در آن حوالی باشد، می بایست در منطقه تپه های باستانی نزدیک و نه در خود شاه آباد باشد. ژولین (C. Jullien)، تاریخ دان معاصر فرانسوی، خرابه های نزدیک این روستا را ویرانه های دژ شوشان می داند، نه شهر تاریخی جندی شاپور.

این دیدگاه ها به وضوح نشان می دهند که آرامگاه شاه ابوالقاسم در روستای شاه آباد (جندی شاپور کنونی) با آرامگاه یعقوب لیث صفاری متفاوت است و فرضیه قرار گرفتن شهر باستانی گندی شاپور در این مکان، توسط اکثر صاحب نظران رد شده است.

شهر باستانی گندی شاپور: قلب تپنده علم و فرهنگ ساسانی

درخشان ترین صفحات تاریخ علم و پزشکی در دوران ساسانی، با نام گندی شاپور گره خورده است. این شهر، که با نام های مختلفی همچون جندی شاپور، وندوی شاپور، وه اندیوشاپور، نیلاط یا نیلاب در زبان خوزی، و بت لاپاط در سریانی شناخته می شد، یکی از مهم ترین مراکز علمی، فرهنگی و اقتصادی جهان باستان بود.

تأسیس و معماری: شاپور یکم و الگوی هیپوداموس

بنیادگذاری این شهر سترگ، به دستور شاپور یکم، پادشاه قدرتمند ساسانی در قرن سوم میلادی بازمی گردد. پس از پیروزی شاپور بر والریانوس، امپراتور روم، و اسکان اسرای رومی در ایران، او تصمیم گرفت شهری نوین را بنا کند که شکوه و زیبایی آن، همچون شهر انطاکیه باشد. به همین دلیل، اسرای رومی که از مهارت بالایی در معماری برخوردار بودند، برای ساخت این شهر به کار گرفته شدند. نام وه اندیوشاپور به معنای بهتر از انطاکیه شاپور نیز گواهی بر این الهام پذیری است.

معماری شهر گندی شاپور بر پایه الگوی هیپوداموس، معمار یونانی قرن پنجم پیش از میلاد، پیاده سازی شد. این سبک شهرسازی که در روم و یونان رواج داشت، شامل طرحی مستطیل شکل (شطرنجی) با خیابان های وسیع، مستقیم، موازی و چهارراه های منظم بود. ساختمان ها عموماً یک تا سه طبقه داشتند. این طراحی منظم، گندی شاپور را به شهری مدرن و کاربردی در زمان خود تبدیل کرد که عبور و مرور و تقسیم بندی مناطق در آن بسیار آسان بود.

دانشگاه و بیمارستان جندی شاپور: پیشگامان پزشکی و علم

شهرت جهانی گندی شاپور، بیش از هر چیز مدیون دانشگاه و بیمارستان بی نظیر آن است. دانشگاه جندی شاپور، که برخی آن را باستانی ترین دانشگاه خاورمیانه می دانند، در زمان تأسیس شهر، هم زمان با آن بنا شد. شاپور یکم دستور داد تا عالمان و طبیبان از سراسر جهان به این شهر بیایند و کتب طب یونانی را به زبان پهلوی ترجمه و در کتابخانه غنی آن نگهداری کنند.

اوج شکوفایی علمی گندی شاپور در دوران خسرو انوشیروان دادگر (قرن ششم میلادی) رقم خورد. انوشیروان بر توسعه دانشکده پزشکی افزود و دستور ساخت بیمارستانی بزرگ و مجهز را داد که بسیاری آن را اولین بیمارستان واقعی جهان می دانند. در این بیمارستان، پزشکانی از هند، یونان و سوریه (به ویژه مسیحیان نسطوری) در کنار پزشکان ایرانی به طبابت و آموزش مشغول بودند. تبادل دانش و همگرایی مکاتب مختلف پزشکی (هندی، یونانی، ایرانی، سریانی) در جندی شاپور، منجر به شکل گیری یک مکتب درمانی پیشرو و شکوفا شد. علاوه بر پزشکی، کتب مهم فلسفی و علمی یونان همچون آثار افلاطون و ارسطو نیز به پهلوی ترجمه و در این دانشگاه تدریس می شد.

مسیحیان نسطوری که در سال ۴۸۹ میلادی مرکز دینی و پزشکی شان در ادسا توسط امپراتور زنون تعطیل شد، به جندی شاپور پناه آوردند و سهم بزرگی در انتقال و ترجمه آثار یونانی به سریانی و پهلوی ایفا کردند. همچنین در سال ۵۲۹ میلادی، با بسته شدن فرهنگستان آتن، هفت حکیم نوافلاطونی به دربار انوشیروان آمدند و به رونق علمی این مرکز افزودند.

رونق اقتصادی و فرهنگی

گندی شاپور، تنها یک مرکز علمی نبود؛ بلکه به سرعت به یک مرکز تجاری و اقتصادی پررونق در دوران ساسانی تبدیل شد. مزارع وسیع نیشکر، گندم و جو در اطراف شهر، محصولات کشاورزی فراوانی تولید می کردند که به سراسر ایران و حتی به میان رودان و سوریه صادر می شد. این رونق اقتصادی، کارگران و سرمایه گذاران بسیاری را به خود جذب کرد و جمعیت شهر را افزایش داد. وجود یک ضرابخانه بزرگ نیز در این شهر، به اهمیت اقتصادی آن می افزود؛ به طوری که در دوره یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، ضرابخانه گندی شاپور بخش عمده ای از سکه های مورد نیاز کشور را ضرب می کرد.

رویدادهای تاریخی مهم

تاریخ گندی شاپور، شاهد رویدادهای مهمی بوده است:

  1. سرنوشت مانی: مانی، پیامبر ایرانی، به دستور بهرام یکم در این شهر به دار آویخته شد و پیکر او را بر یکی از دروازه های شهر آویختند. این دروازه تا سال ها پس از آن، به دروازه مانی معروف بود.
  2. محاصره و بازسازی: در زمان شاپور دوم، رومی ها شهر را محاصره کردند و بخشی از حصار آن را تخریب نمودند. شاپور دوم پس از غلبه بر رومیان، قیصر روم را وادار به تعمیر حصار و جبران خسارات وارده کرد.
  3. قیام انوشکزاد: انوشکزاد، فرزند خسرو انوشیروان از مادری مسیحی، با پشتیبانی مسیحیان و بازرگانان، علیه پدرش قیام کرد که البته این قیام سرکوب شد.
  4. فتح مسالمت آمیز توسط اعراب: در حدود سال ۱۸ هجری قمری، سپاه اسلام به فرماندهی ابوموسی اشعری، گندی شاپور را محاصره کرد. اما شهر مقاومت می کرد. در نهایت، یک اسیر ایرانی مسلمان، نامه ای را به تیر بست و به داخل شهر انداخت. مردم گندی شاپور با این گمان که این امان نامه از سوی اعراب است، دروازه ها را گشودند. اعراب نیز به امان نامه احترام گذاشتند و شهر بدون خونریزی تسلیم شد و مردم آن جزیه را پذیرفتند. این واقعه نشان دهنده اهمیت شهر و تلاش برای حفظ آن از ویرانی بود.

مکان واقعی شهر باستانی جندی شاپور: بحث ها و نظریات پژوهشگران

یکی از بزرگترین ابهامات پیرامون شهر باستانی گندی شاپور، مکان دقیق آن است. با وجود اهمیت تاریخی و علمی بی بدیل این شهر، هنوز هم بحث و جدل بر سر مکان یابی آن ادامه دارد و نظریات مختلفی در این باره مطرح شده است.

دیدگاه های عمومی و تاریخی

اکثر مورخان و جغرافی دانان، گندی شاپور باستانی را در محدوده ولایت اهواز (خوزستان کنونی) و میان شهرهای شوشتر، شوش و دزفول می دانند. این دیدگاه، بر پایه توصیفات جغرافی دانانی مانند ابن حوقل در قرن چهارم هجری قمری است که جندی شاپور را در نقشه های خود بین این سه شهر مهم خوزستان قرار داده و آن را یک منزلگاه تا شوش و یک منزلگاه تا شوشتر ذکر کرده است. ابوحنیفه دینوری نیز در کتاب اخبار الطوال می نویسد که شاپور یکم شهر جندی شاپور را در خاک اهواز (ولایت اهواز) بنا کرد.

نظریه محمدزمان خدایی: شوشتر، همان جندی شاپور معروف

یکی از نظریات مهم در مورد مکان جندی شاپور، متعلق به دکتر محمدزمان خدایی، پژوهشگر باستان شناسی است. او معتقد است که در طول تاریخ، دو شهر شاپور وجود داشته و گاهی مورخان یکی را جای دیگری گرفته اند. نظریه خدایی بر این است که شهر شوشتر کنونی، همان شهر معروف و دانشگاهی جندی شاپور است. او با ارائه دلایل تاریخی و زبان شناختی، سعی در اثبات این نظریه دارد. این دیدگاه، شوشتر را به عنوان وارث اصلی میراث علمی و فرهنگی گندی شاپور معرفی می کند.

مشاهدات سفرنامه نویسان و تناقضات

روایت های سفرنامه نویسان نیز به پیچیدگی بحث مکان یابی گندی شاپور افزوده است. ژان دیولافوا، سفرنامه نویس فرانسوی در اواخر قرن نوزدهم، در سفرش از دزفول به شوشتر، خرابه های نزدیک روستای شاه آباد (اسلام آباد کنونی) را ویرانه های گندی شاپور می دانست. این مشاهده تا حدی با نظریه اولیه محمدعلی امام شوشتری مبنی بر قرار گرفتن گندی شاپور در همین مکان مطابقت دارد.

اما در مقابل، مشاهدات ابن بطوطه، جهانگرد مشهور قرن چهاردهم میلادی، تناقضاتی را ایجاد می کند. او در نیمه اول قرن چهاردهم، یعنی چند سال پس از قرن سیزدهم که دیولافوا آن را زمان آغاز انحطاط جندی شاپور و ظهور شوشتر می دانست، دو بار به خوزستان و شوشتر سفر کرده است. با این حال، ابن بطوطه در سفرنامه خود هیچ اشاره ای به وجود شهر مهم جندی شاپور یا بقایای چشمگیر آن در مسیر خود نکرده است. او تنها به دروازه دزفول در شوشتر اشاره می کند، نه دروازه جندی شاپور. این عدم اشاره توسط ابن بطوطه، که معمولاً به جزئیات شهرهای مهم می پرداخته، نشان می دهد که در زمان سفر او، شهر جندی شاپور در مکان روستای شاه آباد (اسلام آباد کنونی) وجود برجسته ای نداشته و احتمالا مدت ها پیش از آن، دچار زوال و فراموشی شده بوده است. این تضاد بین روایت دیولافوا و ابن بطوطه، بر پیچیدگی و عدم قطعیت مکان دقیق شهر باستانی می افزاید.

مجموع این نظریات و مشاهدات، نشان می دهد که اگرچه وجود و عظمت شهر باستانی گندی شاپور undeniable است، اما مکان دقیق آن همچنان موضوع بحث و تحقیق گسترده ای است که نیازمند کاوش های باستان شناسی و بررسی دقیق تر متون تاریخی است.

زوال و میراث جندی شاپور

شهر باستانی گندی شاپور، با همه عظمت و شکوه خود، سرانجام به سرنوشت بسیاری از تمدن های باستانی دچار شد و دوران افول و زوال آن آغاز گردید. این فرایند، تدریجی بود و عوامل مختلفی در آن نقش داشتند.

آغاز انحطاط: انتقال به بغداد

گندی شاپور تا اوایل دوران خلفای عباسی، به ویژه در زمان هارون الرشید (قرن سوم هجری قمری)، همچنان موقعیت علمی و پزشکی برجسته خود را حفظ کرد. خاندان بختیشوع، پزشکان و دانشمندان نستوری، نسل اندر نسل در این مرکز علمی حضور مستمر داشتند و به فعالیت های پژوهشی و درمانی مشغول بودند. با این حال، دستور هارون الرشید مبنی بر ساخت بیمارستانی مشابه بیمارستان جندی شاپور در بغداد و گماشتن جبریل ابن بختیشوع بر آن، نقطه آغازین انحطاط گندی شاپور بود.

به تدریج، بسیاری از پزشکان زبده، دانشمندان، کتب ارزشمند و تجهیزات پزشکی از جندی شاپور به بغداد منتقل شدند. با رونق روزافزون بغداد به عنوان پایتخت خلافت عباسی و مرکز جدید علم و فرهنگ اسلامی، از اهمیت و شکوه گندی شاپور کاسته شد. یاقوت حموی، مورخ و جغرافی دان مشهور قرن هفتم هجری، گزارش می دهد که در زمان او، با خرابه های گندی شاپور روبرو شده است. به طور کلی، آغاز زوال این شهر بزرگ ساسانی را می توان از قرن چهارم هجری قمری (مصادف با قرن نهم میلادی) دانست. این انتقال تدریجی دانش و نخبگان، عامل اصلی فروپاشی و از دست دادن جایگاه ممتاز جندی شاپور بود.

وضعیت کنونی بقایا و ثبت ملی

امروزه، از شهر باستانی و پرآوازه گندی شاپور، آثار چشمگیری باقی نمانده است. بقایای آن عمدتاً به تپه ها و ویرانه هایی مختصر و پراکنده محدود می شود که تنها نشانه هایی از یک تمدن باستانی در زیر خاک را به نمایش می گذارند. این بقایا، که بیشتر در دشت های شمال خوزستان، بین شوشتر و دزفول، پراکنده اند، دیگر آن شکوه و عظمت گذشته را ندارند و نیازمند کاوش های گسترده باستان شناسی برای آشکار شدن رازهای پنهان خود هستند.

با وجود این، اهمیت تاریخی این محوطه بر کسی پوشیده نیست. به پاس میراث گران بهای این شهر، بقایای شهر باستانی جندی شاپور در سال ۱۳۱۰ خورشیدی، با شماره ۴۶، به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این ثبت ملی، نشان دهنده ارزش والا و جایگاه این شهر در تاریخ و تمدن ایران و جهان است، حتی اگر آثار فیزیکی آن به حداقل رسیده باشد. هدف از ثبت ملی، حفظ و حراست از این گنجینه تاریخی برای نسل های آینده و انجام پژوهش های آتی است.

گندی شاپور، نمادی از اوج پیشرفت علمی و فرهنگی ایران در دوران ساسانی است. شهری که نه تنها در زمینه پزشکی، بلکه در حوزه های فلسفه، نجوم، ریاضیات و کشاورزی نیز پیشگام بود. میراث این شهر، فراتر از دیوارهای مادی آن، بر تمدن اسلامی و سپس بر پزشکی و علم جهان تأثیر شگرفی گذاشت.

نتیجه گیری

همانطور که بررسی شد، نام شهر گندی شاپور در دزفول به دو مفهوم کاملاً متمایز اشاره دارد که درک تفاوت آن ها برای رفع ابهامات تاریخی و جغرافیایی ضروری است. از یک سو، شهر جندی شاپور یک منطقه اداری و شهر تازه تأسیس در بخش چغامیش دزفول است که نام پیشین آن روستای اسلام آباد بوده و در سال ۱۳۹۷ رسماً به این نام تغییر یافته است. این شهر میزبان آرامگاهی محلی به نام شاه ابوالقاسم است، که فرضیه ارتباط آن با یعقوب لیث صفاری توسط اکثر پژوهشگران معاصر رد شده و دلایل متقنی مبنی بر عدم صحت آن وجود دارد.

از سوی دیگر، شهر باستانی گندی شاپور نمادی درخشان از تمدن و دانش در دوران ساسانی است. این شهر توسط شاپور یکم تأسیس شد و به سرعت به بزرگترین مرکز علمی، به ویژه در زمینه پزشکی، در جهان باستان تبدیل شد. دانشگاه و بیمارستان جندی شاپور، پیشگامان تبادل دانش بین فرهنگ های یونانی، هندی، ایرانی و سریانی بودند و نقش حیاتی در حفظ و ترجمه علوم داشتند. اگرچه شکوفایی آن تا دوران عباسی ادامه داشت، اما انتقال تدریجی دانش و نخبگان به بغداد، سرانجام به زوال این شهر انجامید و امروزه تنها بقایای اندکی از آن، عمدتاً به صورت تپه های باستانی، در محدوده میان شهرهای شوشتر، شوش و دزفول باقی مانده است. این بقایا در سال ۱۳۱۰ به ثبت ملی رسیده اند.

با وجود آنکه مکان دقیق شهر باستانی گندی شاپور همچنان موضوع بحث های پژوهشگران است، اما قطعاً در گستره وسیعی از ولایت تاریخی اهواز (خوزستان کنونی) و در نزدیکی دزفول قرار داشته است. درک این تفاوت ها، به ما کمک می کند تا میراث فرهنگی و تاریخی غنی ایران را با دقت و عمق بیشتری بشناسیم و به اهمیت بی بدیل شهر باستانی گندی شاپور به عنوان مهد علم و تمدن ارج نهیم. بازدید از مناطق تاریخی دزفول و خوزستان، فرصتی برای درک این عمق تاریخی و اتصال به ریشه های تمدنی این سرزمین است.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "شهر گندی شاپور دزفول – راهنمای کامل شهر باستانی ساسانیان" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "شهر گندی شاپور دزفول – راهنمای کامل شهر باستانی ساسانیان"، کلیک کنید.