رسیدگی بدوی در دادگاه تجدیدنظر | روند و نکات حقوقی مهم
رسیدگی بدوی در دادگاه تجدیدنظر
رسیدگی بدوی در دادگاه تجدیدنظر به معنای بررسی مجدد و همه جانبه آرای صادرشده از دادگاه های مرحله نخستین (بدوی) توسط یک مرجع قضایی بالاتر است تا از سلامت و عدالت روند دادرسی اطمینان حاصل شود و حقوق طرفین دعوا به درستی رعایت گردد. این فرآیند فرصتی برای اصلاح اشتباهات احتمالی و تضمین صحت احکام قضایی است.
در نظام قضایی هر کشوری، تضمین عدالت و صحت احکام، از ارکان اصلی اعتماد عمومی به سیستم دادرسی محسوب می شود. مرحله تجدیدنظرخواهی، به عنوان یکی از مهم ترین سازوکارهای قانونی برای بازبینی و اصلاح احتمالی آرای صادره از دادگاه های مرحله نخستین (بدوی)، نقش حیاتی در تحقق این مهم ایفا می کند. این مرحله، نه تنها فرصتی برای بررسی مجدد اعتراضات و ادله طرفین است، بلکه به نوعی مهر تأییدی بر اعتبار و دقت تصمیمات قضایی می گذارد. آشنایی با جزئیات، اختیارات، و محدودیت های دادگاه تجدیدنظر در مواجهه با آرای بدوی، برای تمامی فعالان حقوقی اعم از وکلا، قضات، دانشجویان و حتی افراد عادی درگیر پرونده های قضایی، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. در این مقاله، به صورت جامع و کاربردی، به بررسی ابعاد مختلف این مرحله حساس از دادرسی خواهیم پرداخت تا تصویری روشن و دقیق از نحوه کارکرد دادگاه تجدیدنظر در رسیدگی به آرای بدوی ارائه دهیم.
کلیات و مبانی رسیدگی دادگاه تجدیدنظر به آرای بدوی
دادگاه تجدیدنظر، به عنوان یک مرجع عالی تر قضایی نسبت به دادگاه بدوی، وظیفه بررسی مجدد و بازبینی آرای صادرشده در مرحله نخستین را بر عهده دارد. این دادگاه با هدف تضمین عدالت و کاهش خطاهای احتمالی در دادرسی، فضایی برای اعتراض به احکام اولیه و ارائه دفاعیات جدید فراهم می کند.
ساختار و جایگاه دادگاه تجدیدنظر
دادگاه تجدیدنظر مرجعی است که از تعدد قاضی بهره می برد و جلسات آن با حضور حداقل دو قاضی (یک رئیس و یک یا چند مستشار) رسمیت پیدا می کند. آرا نیز باید به امضای دو عضو برسد. این ترکیب قضایی، دقت و جامعیت بیشتری را در بررسی پرونده ها تضمین می کند. صلاحیت ذاتی دادگاه تجدیدنظر استان، به معنای اختیار قانونی آن برای رسیدگی به اعتراضات علیه آرای صادرشده از دادگاه های بدوی همان استان است.
ماهیت رسیدگی در دادگاه تجدیدنظر
بر خلاف تصور عمومی که دادگاه تجدیدنظر را صرفاً یک مرجع نظارتی می داند، این دادگاه دارای ماهیت رسیدگی ماهوی نیز هست. یعنی دادگاه تجدیدنظر تنها به بررسی شکلی پرونده و تطابق آن با قوانین نمی پردازد، بلکه در صورت لزوم، وارد ماهیت دعوا شده و شواهد و ادله را مجدداً ارزیابی می کند. این ویژگی، دادگاه تجدیدنظر را از دیوان عالی کشور متمایز می کند که عمدتاً به جنبه های شکلی و قانونی آرا می پردازد.
محدودیت رسیدگی دادگاه تجدیدنظر به «موارد اعتراض» یکی از اصول مهم این مرحله است. بر اساس ماده ۳۴۹ قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه تجدیدنظر تنها به آن قسمت از رأی بدوی که مورد اعتراض تجدیدنظرخواه قرار گرفته است، رسیدگی می کند و حق ندارد در خصوص بخش های تأییدشده یا غیرمعترض رأی، اظهارنظر ماهوی کند.
یکی دیگر از مبانی مهم، اعمال مقررات دادرسی بدوی در مرحله تجدیدنظر است. بسیاری از قواعد و تشریفات دادرسی که در دادگاه نخستین رعایت می شوند، در مرحله تجدیدنظر نیز جاری هستند، مگر اینکه قانون آیین دادرسی مدنی ترتیب دیگری را پیش بینی کرده باشد. این امر به دلیل ماهیت ماهوی رسیدگی در هر دو مرحله است.
صلاحیت های دادگاه تجدیدنظر در مواجهه با رأی بدوی
دادگاه تجدیدنظر در مواجهه با آرای دادگاه بدوی، دو نوع صلاحیت اصلی را مورد توجه قرار می دهد:
- صلاحیت ذاتی: اگر دادگاه تجدیدنظر تشخیص دهد که دادگاه بدوی صادرکننده رأی، فاقد صلاحیت ذاتی برای رسیدگی به آن پرونده بوده است، مطابق ماده ۳۵۲ قانون آیین دادرسی مدنی، رأی را نقض کرده و پرونده را به مرجع صالح ارسال می دارد. این امر به دلیل اهمیت رعایت اصول بنیادی دادرسی و تفکیک قواست.
- صلاحیت محلی: در خصوص صلاحیت محلی، وضعیت اندکی متفاوت است. طبق ماده ۳۵۲ و بند ۱ ماده ۳۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه تجدیدنظر تنها در صورتی رأی بدوی را به دلیل عدم صلاحیت محلی نقض می کند که خوانده در مرحله بدوی و تا اولین جلسه دادرسی به این موضوع ایراد کرده باشد. اگر خوانده در دادگاه بدوی به صلاحیت محلی ایراد نکرده باشد، دادگاه تجدیدنظر نمی تواند رأی را به این دلیل نقض کند، زیرا قواعد صلاحیت محلی از قواعد آمره محسوب نمی شوند و بیشتر جنبه حمایتی دارند.
اختیارات و اقدامات دادگاه تجدیدنظر در قبال آرای بدوی
دادگاه تجدیدنظر، پس از دریافت پرونده و بررسی اعتراضات، اختیارات گسترده ای در خصوص رأی بدوی دارد. این اختیارات شامل تأیید، نقض، یا اصلاح رأی می شود که هر یک پیامدهای حقوقی خاص خود را دارند.
تأیید رأی بدوی (با یا بدون اصلاح)
یکی از متداول ترین تصمیمات دادگاه تجدیدنظر، تأیید رأی بدوی است. این تأیید می تواند به اشکال مختلفی صورت گیرد:
الف) تأیید رأی بدوی با اصلاح اشتباهات جزئی
بر اساس ماده ۳۵۱ قانون آیین دادرسی مدنی، اگر دادگاه تجدیدنظر در رأی بدوی صرفاً اشتباهاتی جزئی مانند اعداد، ارقام، سهو قلم، مشخصات طرفین، یا از قلم افتادگی در بخشی از خواسته که به اثبات رسیده است، مشاهده کند که به ماهیت و اصل رأی خللی وارد نمی سازد، ضمن اصلاح این موارد، رأی بدوی را تأیید خواهد کرد. این اشتباهات ماهیت رأی را تغییر نمی دهند و صرفاً جنبه تصحیح شکلی دارند. به عنوان مثال، اگر در حکم مبلغ محکومیت یکصد میلیون ریال به جای یک میلیارد ریال قید شده باشد و اسناد پرونده حاکی از مبلغ دوم باشند، دادگاه تجدیدنظر می تواند ضمن اصلاح عدد، حکم را تأیید کند.
ب) تأیید قرار دادگاه بدوی (رد یا عدم استماع دعوا) به دلایل جدید
گاهی اوقات دادگاه تجدیدنظر، دلایلی را که دادگاه بدوی برای صدور قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا ذکر کرده، موجه نمی داند؛ اما به دلیل وجود جهات قانونی دیگر در پرونده (که ممکن است دادگاه بدوی به آن ها توجه نکرده باشد)، همان قرار را تأیید می کند. ماده ۳۵۳ قانون آیین دادرسی مدنی به این موضوع اشاره دارد. فرض کنید دادگاه بدوی به دلیل عدم ذی نفعی خواهان، قرار رد دعوا صادر کرده است. اگر دادگاه تجدیدنظر تشخیص دهد که خواهان ذی نفع بوده اما پرونده مشمول اعتبار امر قضاوت شده است (یعنی قبلاً یک بار در مورد همین موضوع حکم قطعی صادر شده)، در این صورت با وجود نقض دلیل دادگاه بدوی، همان قرار رد دعوا را تأیید می کند.
ج) تأیید کلی رأی بدوی
در صورتی که دادگاه تجدیدنظر، اعتراضات تجدیدنظرخواه را وارد و موجه نداند و رأی بدوی را کاملاً مطابق با موازین قانونی و شواهد موجود در پرونده تشخیص دهد، رأی بدوی را بدون هیچ گونه اصلاحی تأیید می کند. این تأیید به معنای صحت کامل رسیدگی و حکم صادره در مرحله نخستین است.
نقض رأی بدوی (و پیامدهای آن)
نقض رأی بدوی، یکی از مهم ترین اختیارات دادگاه تجدیدنظر است که می تواند فرآیند دادرسی را تغییر دهد. نقض ممکن است به دو صورت همراه با صدور رأی جدید یا بدون صدور رأی ماهوی انجام شود.
الف) نقض رأی بدوی و صدور قرار رد دعوای بدوی (به دلیل نقایص شکلی)
چنانچه در مرحله بدوی، شرایط قانونی دادخواست (مانند نقص امضا، عدم ابطال تمبر کافی) رعایت نشده باشد و نقص نیز در موعد مقرر قانونی رفع نشده باشد، این موضوع موجب نقض رأی بدوی در مرحله تجدیدنظر خواهد شد. ماده ۳۵۰ قانون آیین دادرسی مدنی در این خصوص مقرر می دارد که دادگاه تجدیدنظر به دادخواست دهنده بدوی اخطار می کند که ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ، نسبت به رفع نقص اقدام کند. در صورت عدم رفع نقص یا عدم احراز سمت دادخواست دهنده، دادگاه تجدیدنظر رأی بدوی را نقض و قرار رد دعوای بدوی را صادر می کند. این قرار به معنای عدم ورود به ماهیت دعوا و پایان یافتن آن در این مرحله است.
ب) نقض «قرار» صادره از دادگاه بدوی و عودت پرونده برای رسیدگی ماهوی
اگر دادگاه تجدیدنظر، قراری را که دادگاه بدوی صادر کرده (مانند قرار رد دعوا، قرار عدم استماع دعوا یا قرار ابطال دادخواست) مغایر با موازین قانونی تشخیص دهد، آن قرار را نقض می کند و پرونده را برای رسیدگی ماهوی به دادگاه صادرکننده قرار (دادگاه بدوی) عودت می دهد. این اقدام به این معنی است که دادگاه بدوی باید مجدداً به پرونده رسیدگی کند و وارد ماهیت دعوا شود. نکته مهم این است که عودت پرونده به معنای الزام دادگاه بدوی به صدور حکم ماهوی نیست؛ بلکه دادگاه بدوی ممکن است پس از بررسی مجدد، به دلیلی غیر از دلیل قبلی، مجدداً قرار مشابهی را صادر کند. برای مثال، دادگاه بدوی قرار ابطال دادخواست به دلیل نقص در ارائه مدارک را صادر می کند، دادگاه تجدیدنظر این قرار را نقض و پرونده را عودت می دهد. دادگاه بدوی پس از ابلاغ مجدد، به دلیل عدم حضور خواهان در جلسه، مجدداً قرار ابطال دادخواست را صادر می کند که این امر بلامانع است.
ج) نقض رأی بدوی و صدور رأی مقتضی (ماهوی) توسط دادگاه تجدیدنظر
یکی از مهم ترین اختیارات دادگاه تجدیدنظر که در ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی به آن اشاره شده، این است که اگر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد، رأی دادگاه بدوی را نقض و خود رأی مقتضی و جدیدی در ماهیت دعوا صادر می کند. این رأی، که پس از بررسی جامع شواهد و ادله صادر می شود، معمولاً قطعی و لازم الاجرا است و به پرونده خاتمه می دهد، مگر در موارد استثنائی که امکان فرجام خواهی در دیوان عالی کشور وجود داشته باشد.
«دادگاه تجدیدنظر تنها مرجع نظارتی نیست، بلکه مرجعی ماهوی است که می تواند رأی دادگاه بدوی را نقض و خود رأی مقتضی صادر کند و این یکی از ارکان تضمین عدالت در نظام حقوقی ماست.»
سایر اقدامات و نکات مهم دادگاه تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده های بدوی
علاوه بر اختیارات اصلی تأیید و نقض، دادگاه تجدیدنظر در طول فرآیند رسیدگی می تواند اقدامات دیگری نیز انجام دهد که اطلاع از آن ها ضروری است.
الف) ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر
بر اساس ماده ۳۵۹ قانون آیین دادرسی مدنی، اصل بر این است که ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر مسموع نخواهد بود. یعنی طرفین دعوا نمی توانند خواسته های جدید یا دلایل و مستندات کاملاً جدیدی را مطرح کنند که در مرحله بدوی مطرح نشده اند. با این حال، استثنائاتی وجود دارد، مانند تغییر عنوان خواسته. برای مثال، اگر در مرحله بدوی خواسته، مطالبه اجاره بها بر اساس قرارداد اجاره بوده و دادگاه بدوی حکم به بطلان قرارداد اجاره صادر کرده باشد، تجدیدنظرخواه می تواند در مرحله تجدیدنظر به دلیل استفاده متصرف از منافع ملک، مطالبه اجرت المثل کند. این تغییر عنوان خواسته، ادعای جدید محسوب نمی شود.
ب) ورود ثالث در دادگاه تجدیدنظر
به طور کلی، ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر ممنوع است؛ اما ماده ۳۵۷ قانون آیین دادرسی مدنی استثنائاتی را برای این قاعده قائل شده است. این موارد شامل ورود ثالث اختیاری (مطابق ماده ۱۳۰ ق.آ.د.م) و جلب ثالث (مطابق ماده ۱۳۵ ق.آ.د.م) است که در شرایط خاصی امکان پذیر می شود. این استثنائات با هدف جلوگیری از تضییع حقوق اشخاص ثالث و رسیدگی کامل تر به پرونده پیش بینی شده اند.
ج) تسری رأی تجدیدنظر به غیرطرفین
اصل بر این است که رأی دادگاه تجدیدنظر تنها شامل حال طرفین دعوا یا قائم مقام قانونی آن ها می شود. اما ماده ۳۶۰ قانون آیین دادرسی مدنی یک استثناء مهم دارد: اگر رأی صادره غیرقابل تجزیه و تفکیک باشد، در این صورت نسبت به اشخاص دیگری هم که مشمول رأی بدوی بوده اند ولی تجدیدنظرخواهی نکرده اند، تسری خواهد داشت. به عنوان مثال، اگر دو نفر به طور تضامنی محکوم شده باشند و تنها یکی از آن ها تجدیدنظرخواهی کند و رأی به نفع او نقض شود، این نقض حکم به نفع نفر دوم نیز تسری پیدا می کند.
د) قرار ابطال دادخواست تجدیدنظر
چنانچه تجدیدنظرخواه پس از تقدیم دادخواست تجدیدنظر، تصمیم به استرداد آن بگیرد، دادگاه تجدیدنظر، قرار ابطال دادخواست تجدیدنظر را صادر می نماید. این امر باعث می شود رسیدگی در مرحله تجدیدنظر متوقف شده و رأی بدوی به قوت خود باقی بماند.
ه) اعتراض به رأی دادگاه تجدیدنظر
در شرایط خاصی، رأی دادگاه تجدیدنظر نیز قابل اعتراض است. ماده ۳۶۴ قانون آیین دادرسی مدنی بیان می دارد که اگر رأی دادگاه تجدیدنظر مبنی بر محکومیت خوانده غایب باشد و آن خوانده یا وکیلش در هیچ یک از مراحل دادرسی (بدوی و تجدیدنظر) حاضر نبوده و لایحه دفاعیه یا اعتراضیه ای هم نداده باشند، این رأی ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ واقعی به محکوم علیه یا وکیل او، قابل اعتراض و رسیدگی مجدد در همان دادگاه تجدیدنظر خواهد بود. اما رأی جدیدی که پس از این اعتراض صادر می شود، قطعی است.
و) صدور دستور موقت توسط دادگاه تجدیدنظر
بر اساس ماده ۳۵۶ و ۳۱۱ قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه تجدیدنظر نیز می تواند در مقام رسیدگی، دستور موقت صادر کند. به عنوان مثال، اگر دادگاه بدوی قرار رد دستور موقت صادر کرده باشد، دادگاه تجدیدنظر می تواند با نقض آن قرار، خود اقدام به صدور دستور موقت نماید. این اختیار به دادگاه تجدیدنظر امکان می دهد تا در موارد فوری و برای حفظ حقوق طرفین، اقدامات حمایتی لازم را انجام دهد.
ز) رفع نقص از دادخواست توسط دادگاه تجدیدنظر
در برخی موارد خاص، دادگاه تجدیدنظر می تواند وظیفه رفع نقص از دادخواست را بر عهده بگیرد. برای مثال، اگر در مرحله بدوی، دعوایی مالی یا غیرمالی تشخیص داده شده و تمبر بر اساس آن ابطال شده باشد و دادگاه تجدیدنظر این تشخیص را نادرست بداند، می تواند خود به رفع نقص تمبر اقدام کند (ماده ۳۵۴ قانون آیین دادرسی مدنی).
ح) تحقیق و معاینه محل در دادگاه تجدیدنظر
در صورت نیاز به تحقیقات میدانی یا معاینه محل، این قرار در دادگاه تجدیدنظر توسط رئیس دادگاه یا به دستور او توسط یکی از مستشاران شعبه اجرا می شود. اگر محل اجرای قرار در شهر دیگری از همان استان باشد، دادگاه تجدیدنظر می تواند اجرای قرار را از دادگاه محل درخواست کند و در صورتی که محل اجرای قرار در حوزه قضایی استان دیگر باشد، با اعطای نیابت قضایی به دادگاه محل، اجرای قرار را درخواست خواهد نمود.
ط) فرجام خواهی از رأی دادگاه تجدیدنظر
به طور معمول، آرای دادگاه های تجدیدنظر استان قطعی بوده و قابل فرجام خواهی نیستند. اما در موارد استثنائی و طبق قانون (مثلاً در مورد برخی دعاوی خاص یا آرای صادره از دادگاه های عمومی در امور خاص) امکان فرجام خواهی از این آرا در دیوان عالی کشور وجود دارد که این موارد به تفصیل در قانون آیین دادرسی مدنی ذکر شده اند.
«آگاهی از جزئیات اختیارات دادگاه تجدیدنظر نه تنها برای وکلای حرفه ای بلکه برای هر فرد درگیر در دادرسی، راهگشاست.»
تفاوت های کلیدی رسیدگی در مرحله بدوی و تجدیدنظر
برای درک کامل مفهوم رسیدگی بدوی در دادگاه تجدیدنظر، ضروری است تا تفاوت های اساسی این دو مرحله از دادرسی را مورد بررسی قرار دهیم. این تفاوت ها در ابعاد مختلفی نمایان می شوند و بر روند و نتیجه پرونده تأثیرگذار هستند.
| ویژگی | مرحله بدوی | مرحله تجدیدنظر |
|---|---|---|
| مرجع صادرکننده | دادگاه بدوی (نخستین مرجع رسیدگی) | دادگاه تجدیدنظر استان (مرجع بالاتر) |
| میزان قطعیت | عمدتاً قابل اعتراض (غیر قطعی) | عمدتاً قطعی و لازم الاجرا (به جز استثنائات) |
| نوع رسیدگی | رسیدگی اولیه و جامع به ماهیت و شکلیات دعوا | رسیدگی مجدد ماهوی به اعتراضات و نظارت بر رأی بدوی |
| امکان ارائه ادله و مستندات جدید | معمولاً بدون محدودیت و در طول رسیدگی | محدودیت های جدی با استثنائات خاص (مانند تغییر عنوان خواسته) |
| دامنه تأثیر رأی | پایه و مبنای بررسی های بعدی، در صورت عدم اعتراض به قطعیت می رسد. | آثار گسترده تر و قطعی تر، اغلب به پرونده خاتمه می دهد. |
| هدف اصلی | حل و فصل اولیه و صدور حکم ابتدایی | بررسی صحت و عدالت رأی بدوی و اصلاح احتمالی آن |
همانطور که در جدول مشاهده می شود، دادگاه بدوی نخستین مرجعی است که به ماهیت دعوا ورود کرده و رأی ابتدایی را صادر می کند. در این مرحله، تمامی ادله و مستندات برای اولین بار بررسی می شوند و هدف، صدور یک حکم جامع است. در مقابل، دادگاه تجدیدنظر با رویکردی نظارتی و ماهوی، به اعتراضات وارده به رأی بدوی رسیدگی می کند. این دادگاه معمولاً به دنبال یافتن و اصلاح اشتباهات قانونی یا قضایی در مرحله بدوی است و خود نیز می تواند رأی جدید صادر کند.
میزان قطعیت آرا نیز تفاوت بارزی دارد؛ رأی بدوی در بیشتر موارد قابل اعتراض است و تا زمانی که مهلت تجدیدنظرخواهی به پایان نرسد یا اعتراض نشود، قطعی نخواهد بود. اما رأی تجدیدنظر، به جز موارد بسیار خاص و استثنائی فرجام خواهی، عموماً قطعی و لازم الاجرا است و به پرونده خاتمه می دهد. این تفاوت در قطعیت، اهمیت مرحله تجدیدنظر را به عنوان آخرین فرصت برای بازبینی قانونی افزایش می دهد و برای طرفین دعوا، درک این تمایزات حیاتی است تا بتوانند تصمیمات درستی در خصوص ادامه روند دادرسی اتخاذ کنند.
سوالات متداول
اصولاً دادگاه تجدیدنظر به چه مواردی از رأی بدوی رسیدگی می کند؟
دادگاه تجدیدنظر به آن قسمت از رأی دادگاه بدوی رسیدگی می کند که مورد اعتراض تجدیدنظرخواه قرار گرفته است. این شامل اعتراض به ماهیت حکم، دلایل ابرازی، یا ایرادات شکلی در فرآیند دادرسی بدوی می شود. دادگاه تنها در محدوده اعتراضات رسیدگی خواهد کرد.
آیا دادگاه تجدیدنظر می تواند رأی بدوی را بدون هیچ تغییری تأیید کند؟
بله، در صورتی که دادگاه تجدیدنظر پس از بررسی اعتراضات، رأی دادگاه بدوی را کاملاً صحیح و مطابق با موازین قانونی و شواهد موجود در پرونده تشخیص دهد، آن را بدون هیچ گونه تغییری تأیید خواهد کرد.
در چه صورتی دادگاه تجدیدنظر رأی بدوی را نقض کرده و پرونده را به دادگاه بدوی برمی گرداند؟
اگر دادگاه تجدیدنظر قراری را که دادگاه بدوی صادر کرده (مانند قرار رد دعوا یا عدم استماع) را مخالف موازین قانونی تشخیص دهد، آن قرار را نقض کرده و پرونده را برای رسیدگی ماهوی به دادگاه بدوی عودت می دهد تا دادگاه بدوی مجدداً وارد ماهیت پرونده شود.
آیا در مرحله تجدیدنظر می توان ادله یا مستندات جدیدی ارائه داد؟
اصل بر این است که ادعای جدید یا ارائه ادله و مستندات کاملاً جدید در مرحله تجدیدنظر مسموع نیست. با این حال، استثنائاتی وجود دارد، مانند تغییر عنوان خواسته، که در این صورت می توان موارد جدید را مطرح کرد، به شرطی که ماهیت اصلی دعوا تغییر نکند.
رأی دادگاه تجدیدنظر چقدر قطعی است و آیا قابل اعتراض دیگری است؟
رأی دادگاه تجدیدنظر در بیشتر موارد قطعی و لازم الاجرا محسوب می شود و به عنوان آخرین مرحله از دادرسی عادی به پرونده خاتمه می دهد. با این حال، در موارد خاص و استثنائی (مثلاً محکومیت خوانده غایب در شرایط خاص یا موارد قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور) ممکن است قابل اعتراض مجدد یا فرجام خواهی باشد.
اگر دادگاه تجدیدنظر رأی بدوی را نقض کند، آیا همیشه رأی جدید صادر می کند؟
خیر. دادگاه تجدیدنظر ممکن است رأی بدوی را نقض کرده و خودش رأی ماهوی جدیدی صادر کند (در صورت موجه دانستن اعتراضات). اما در برخی موارد، مانند نقض قرارهای بدوی، ممکن است پرونده را برای رسیدگی ماهوی به دادگاه بدوی عودت دهد و رأی ماهوی صادر نکند.
نقش دادگاه تجدیدنظر در مواجهه با اشتباهات شکلی دادگاه بدوی چیست؟
دادگاه تجدیدنظر در مواجهه با اشتباهات شکلی دادگاه بدوی (مانند عدم رعایت شرایط دادخواست یا نقص در رسیدگی به ایرادات شکلی)، می تواند رأی بدوی را نقض کند. در مواردی که نقص دادخواست در مرحله بدوی رفع نشده باشد، دادگاه تجدیدنظر ابتدا فرصت رفع نقص می دهد و در صورت عدم رفع، رأی را نقض و قرار رد دعوای بدوی را صادر می کند.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "رسیدگی بدوی در دادگاه تجدیدنظر | روند و نکات حقوقی مهم" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "رسیدگی بدوی در دادگاه تجدیدنظر | روند و نکات حقوقی مهم"، کلیک کنید.