افزایش مهریه بعد از ازدواج | راهنمای جامع و کامل

افزایش مهریه بعد از ازدواج | راهنمای جامع و کامل

افزایش مهریه بعد از ازدواج

افزایش یا کاهش مستقیم مهریه ثبت شده در سند ازدواج پس از عقد، از نظر رویه قضایی و شرعی در ایران امکان پذیر نیست. با این حال، زوجین می توانند با استفاده از راه های حقوقی غیرمستقیم مانند هبه، صلح یا ابراء، حقوق مالی زن را پس از ازدواج افزایش یا کاهش دهند، که البته این توافقات ماهیت مهریه اصلی را نخواهند داشت. این مقاله به بررسی جامع این موضوع و راهکارهای قانونی می پردازد.

تغییر مهریه پس از ازدواج یکی از دغدغه هایی است که زوجین در طول زندگی مشترک ممکن است با آن مواجه شوند. گاهی به دلیل افزایش توان مالی زوج و تمایل او به تضمین بیشتر آینده همسرش، یا گاهی به دلیل احساس کمبود مهریه اولیه، زن و مرد به دنبال راهی برای افزایش آن هستند. در مقابل، ممکن است شوهر به دلیل مشکلات مالی یا توافقات جدید، تمایل به کاهش مهریه داشته باشد. این موضوع پیچیدگی های حقوقی خاص خود را دارد و نیازمند بررسی دقیق از زوایای شرعی و قانونی است. درک صحیح این قوانین برای زوجین ضروری است تا بتوانند تصمیمات آگاهانه و مطابق با چارچوب های قانونی اتخاذ کنند.

مهریه چیست؟ آشنایی با ارکان و انواع آن

مهریه که در متون شرعی و حقوقی با واژه هایی چون «صداق»، «کابین» یا «فرض» نیز شناخته می شود، مالی است که در زمان انعقاد عقد نکاح، مرد تعهد می کند به زن بپردازد. به مجرد وقوع عقد، زن مالک مهریه می شود و حق تصرف کامل در آن را پیدا می کند، هرچند ممکن است پرداخت آن به زمان دیگری موکول شود. این حق، از بنیادی ترین حقوق مالی زن در عقد ازدواج است.

مالکیت زن بر مهریه و ماهیت آن

بر اساس ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی، به محض جاری شدن صیغه عقد نکاح، زن مالک تمام مهریه می شود. این مالکیت به او اجازه می دهد که هرگونه دخل و تصرفی در آن مال (اعم از فروش، بخشش یا مطالبه) داشته باشد، حتی اگر هنوز مهریه به او پرداخت نشده باشد. مهریه می تواند شامل هر مال دارای ارزش اقتصادی و قابل تملیک باشد، از جمله پول نقد، سکه، طلا، املاک، سهام، یا حتی آموزش هنری یا علمی.

انواع مهریه در قانون ایران

مهریه در نظام حقوقی ایران به انواع مختلفی تقسیم می شود که هر یک احکام خاص خود را دارند:

  • مهرالمسمی: این نوع مهریه، رایج ترین شکل مهریه است و به مالی گفته می شود که در زمان عقد نکاح با توافق کامل و صریح زوجین تعیین و در سند ازدواج قید می گردد. مقدار و نوع مهرالمسمی کاملاً به اراده طرفین بستگی دارد.
  • مهرالمثل: در صورتی که در عقد نکاح مهریه مشخص نشده باشد یا مهریه به صورت صحیح تعیین نشده باشد و قبل از نزدیکی، طلاق رخ ندهد، دادگاه بر اساس وضعیت و شأن زن (از نظر سن، زیبایی، تحصیلات، موقعیت خانوادگی و اجتماعی) و همچنین عرف منطقه، مالی را به عنوان مهریه برای او تعیین می کند که به آن مهرالمثل می گویند.
  • مهرالمتعه: این نوع مهریه زمانی مطرح می شود که در عقد نکاح، مهریه ای تعیین نشده باشد و طلاق قبل از نزدیکی واقع شود. در این حالت، شوهر باید مالی را به زن بپردازد که مقدار آن با توجه به وضعیت مالی شوهر و متناسب با عرف، توسط دادگاه تعیین می شود.

شرایط پرداخت مهریه

مهریه از نظر زمان پرداخت نیز به دو دسته اصلی تقسیم می شود:

  • مهریه عندالمطالبه: به این معناست که زن هر زمان که بخواهد، می تواند تمام یا بخشی از مهریه خود را از شوهر مطالبه کند. در این صورت، شوهر مکلف به پرداخت آن است و تنها در صورت عدم تمکن مالی (اعسار) می تواند تقاضای تقسیط مهریه را داشته باشد.
  • مهریه عندالاستطاعه: در این نوع مهریه، زن تنها زمانی می تواند مهریه خود را مطالبه کند که شوهر توانایی مالی پرداخت آن را داشته باشد. اثبات توانایی مالی شوهر بر عهده زن است و در صورت عدم اثبات، امکان مطالبه مهریه وجود ندارد.

چرا زوجین به دنبال تغییر مهریه هستند؟

دلایل مختلفی می تواند زوجین را به فکر تغییر در میزان مهریه پس از ازدواج بیندازد. این دلایل معمولاً از نیازها و شرایط متغیر زندگی مشترک نشأت می گیرند:

  • احساس کم بودن مهریه اولیه: ممکن است در زمان عقد، زن به دلایل عاطفی یا سادگی، مهریه کمی را پذیرفته باشد و پس از مدتی، با آگاهی از حقوق خود یا تغییر شرایط زندگی، احساس کند این مهریه پشتوانه کافی برای او نیست.
  • افزایش توان مالی زوج: گاهی شوهر پس از ازدواج به موفقیت های مالی دست پیدا می کند و با میل خود و برای افزایش امنیت خاطر همسر، مایل به افزایش حقوق مالی او (که ممکن است به اشتباه آن را افزایش مهریه بداند) است.
  • بخشش یا کاهش مهریه توسط زن: در برخی موارد، زن به دلیل علاقه، مصالحه یا حل اختلافات، بخشی یا تمام مهریه خود را به شوهر می بخشد یا قصد کاهش آن را دارد.
  • تغییر شرایط اقتصادی و تورم: نوسانات اقتصادی و کاهش ارزش پول می تواند ارزش واقعی مهریه را تحت تاثیر قرار دهد و زوجین را به فکر تعدیل آن بیندازد.

امکان افزایش یا کاهش مهریه در سند ازدواج پس از عقد: تحلیل حقوقی و رویه قضایی

این سوال که آیا می توان مهریه را پس از عقد مستقیماً در سند ازدواج افزایش یا کاهش داد، یکی از پرکاربردترین ابهامات حقوقی است. پاسخ به این سوال نیاز به تفکیک تحلیل حقوقی از رویه قضایی و شرعی دارد.

تحلیل حقوقی اولیه (پیش از رویه قضایی)

از منظر قواعد عمومی قراردادها و بر اساس اصل آزادی اراده، هر دو طرف یک قرارداد مالی (مانند قرارداد مهریه که جنبه مالی دارد) می توانند با توافق مجدد، شرایط آن قرارداد را تغییر دهند. این تغییر می تواند شامل افزایش یا کاهش مبلغ یا تغییر نوع مال باشد. اگر این توافق با رعایت شرایط عمومی صحت قراردادها (ماده ۱۹۰ قانون مدنی) انجام شود، از نظر حقوقی معتبر به نظر می رسید:

  1. قصد و رضای کامل: طرفین بدون اکراه و با اراده آزاد توافق کنند.
  2. اهلیت طرفین: زوجین بالغ، عاقل و رشید باشند.
  3. موضوع معین و مشخص: موضوع توافق (میزان افزایش یا کاهش) به طور واضح تعیین شود.
  4. جهت مشروع معامله: هدف از این تغییر، مطابق با قانون و شرع باشد.

تا پیش از سال ۱۳۸۸، با استناد به بخشنامه های ثبتی (بند ب از قسمت ۱۵۱ بخشنامه های ثبتی)، این امکان به صورت محدود برای افزایش مهریه وجود داشت که مرد با تنظیم اقرارنامه رسمی در دفاتر اسناد رسمی، مهریه را افزایش می داد. اما این رویه با تغییرات اساسی مواجه شد.

رویه قضایی و حکم دیوان عدالت اداری: ممنوعیت تغییر مستقیم مهریه

پس از سال ۱۳۸۸، با صدور رای وحدت رویه شماره ۴۸۸ مورخ ۱۳۸۸/۰۶/۱۵ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، رویه حقوقی مربوط به افزایش یا کاهش مهریه در سند ازدواج به کلی دگرگون شد. این رأی، با استناد به نظریه فقهای محترم شورای نگهبان، اعلام کرد:

«مهريه شرعی، همان است که در ضمن عقد واقع شده است و ازدياد مهر بعد از عقد، شرعا صحيح نيست و ترتيب آثار مهريه بر آن، خلاف موازين شرع شناخته شد.»

بر این اساس، بند (ب) از قسمت ۱۵۱ بخشنامه های ثبتی که اجازه افزایش مهریه با سند رسمی را می داد، ابطال گردید. نتیجه این رأی بسیار مهم است: هرگونه توافق بر افزایش یا کاهش مهریه *تحت عنوان مهریه* که در سند نکاحیه اولیه درج نشده باشد، از نظر قانونی و قضایی باطل و فاقد اثر قانونی مهریه است.

این به این معناست که اگر زوجین پس از عقد، توافق کنند که مهریه را افزایش دهند و این توافق را در قالب سندی دیگر به ثبت برسانند، این مال اضافه شده از نظر قانونی، مهریه محسوب نمی شود و آثار حقوقی مهریه (مانند ممتاز بودن دین، امکان مطالبه از تمام اموال مرد حتی پس از فوت) بر آن مترتب نخواهد بود. همین قاعده در مورد کاهش مهریه نیز صادق است؛ یعنی زن نمی تواند با توافق بعدی، به طور مستقیم مهریه را در سند ازدواج کاهش دهد.

راهکارهای غیرمستقیم و قانونی برای افزایش حقوق مالی زن پس از ازدواج

با توجه به ممنوعیت افزایش مستقیم مهریه، زوجین می توانند از راه های قانونی دیگری برای افزایش حقوق مالی زن استفاده کنند. این روش ها، اگرچه مال اضافه شده را مهریه نمی دانند، اما به زن حق مالی مستقلی اعطا می کنند که قابل مطالبه است.

هبه (بخشش بلاعوض)

هبه به معنای بخشیدن مالی به دیگری بدون دریافت هیچ گونه عوض است. طبق قانون مدنی، شوهر می تواند پس از عقد نکاح، هر مال منقول یا غیرمنقولی را به عنوان هبه به همسر خود ببخشد. این عمل حقوقی تحت عنوان «هبه بلاعوض» انجام می شود و منجر به تملیک مال به زن می گردد.

شرایط صحت هبه

  1. قصد و رضا: هم اهداکننده (واهب) و هم پذیرنده (متهب) باید دارای قصد و رضای کامل باشند.
  2. اهلیت: طرفین باید اهلیت قانونی (بلوغ، عقل، رشد) داشته باشند.
  3. قبض: مال موضوع هبه باید به تصرف متهب (زن) داده شود. تا زمانی که مال قبض نشود، عقد هبه کامل نمی شود.

امکان رجوع از هبه: یکی از ویژگی های مهم عقد هبه، امکان رجوع واهب از هبه است. یعنی مرد در بسیاری از موارد می تواند مال بخشیده شده را پس بگیرد. البته استثنائاتی وجود دارد، مانند زمانی که:

  • متهب (زن) پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد.
  • هبه معوض باشد (یعنی در ازای دریافت چیزی هبه شده باشد).
  • مال موضوع هبه از ملکیت متهب خارج شده باشد (مثلاً آن را فروخته یا به دیگری بخشیده باشد).
  • در مال هبه شده تغییری ایجاد شده باشد.

این مال هبه شده، مهریه محسوب نمی شود، بلکه یک حق مالی مستقل و جداگانه برای زن ایجاد می کند.

صلح بلاعوض (بخشیدن مال به زن در قالب صلح)

عقد صلح، یک عقد مستقل است که برای رفع تنازع موجود یا جلوگیری از تنازع احتمالی منعقد می شود. صلح می تواند به صورت معوض یا بلاعوض باشد. در اینجا منظور ما «صلح بلاعوض» است که شوهر مالی را بدون دریافت هیچ گونه عوضی، به همسر خود صلح می کند.

تفاوت صلح با هبه

اصلی ترین مزیت صلح نسبت به هبه در این است که عقد صلح، عقدی لازم است. به این معنا که پس از انعقاد و تکمیل شرایط آن، هیچ یک از طرفین نمی توانند به صورت یک طرفه از آن رجوع کنند، مگر با فسخ یا اقاله (تفاسخ). این ویژگی، صلح بلاعوض را به راهکاری مطمئن تر برای تملیک مال به زن تبدیل می کند، زیرا امکان رجوع مرد وجود ندارد.

مال تملیک شده از طریق صلح بلاعوض نیز مهریه نیست، اما یک تملیک دائمی و غیرقابل برگشت برای زن به وجود می آورد.

انتقال سایر اموال یا تعهدات مالی (با توافق زوجین)

زوجین می توانند به سادگی و با توافق یکدیگر، تعهدات مالی جدیدی برای شوهر ایجاد کنند یا اموالی را به زن انتقال دهند. این روش ها شامل موارد زیر می شوند:

  • صدور اسناد عادی: شوهر می تواند به عنوان یک تعهد مالی جداگانه، چک یا سفته ای را در وجه زن صادر کند و متعهد به پرداخت مبلغی در آینده شود.
  • انتقال رسمی اموال: مرد می تواند با مراجعه به دفاتر اسناد رسمی، بخشی از یک ملک، خودرو، یا هر مال غیرمنقول دیگری را رسماً به نام همسرش منتقل کند.
  • تعهد به پرداخت مبلغ یا مالی خاص در آینده: زوجین می توانند قراردادی عادی یا رسمی تنظیم کنند که طی آن مرد متعهد شود مبلغ یا مالی مشخص را در تاریخ معینی به زن بپردازد.

این موارد، دیون عادی محسوب می شوند و نحوه مطالبه آن ها متفاوت از مهریه است. مطالبه این دیون باید از طریق دادخواست مطالبه وجه یا مال بر اساس قرارداد عادی یا رسمی صورت گیرد و احکام خاص مهریه (مانند سقف ۱۱۰ سکه برای ضمانت حبس) بر آن ها مترتب نخواهد بود.

راهکارهای قانونی برای کاهش مهریه بعد از ازدواج (به صورت غیر مستقیم)

همانند افزایش مهریه، کاهش مستقیم مهریه نیز در سند ازدواج پس از عقد امکان پذیر نیست. با این حال، زن می تواند با اختیار خود و از طریق اعمال حقوقی خاص، بخشی یا تمام مهریه خود را ساقط کند یا به شوهر خود تملیک نماید.

ابراء ذمه زوج (بخشیدن مهریه توسط زن)

ابراء یک عمل حقوقی یک طرفه (ایقاع) است که به موجب آن، زن (داین) از حق مطالبه مهریه خود در برابر شوهر (مدیون) صرف نظر می کند. با ابراء، ذمه شوهر از دین مهریه به میزان ابراء شده ساقط می شود.

شرایط صحت ابراء

  1. قصد و اهلیت زن: زن باید با قصد و اراده آزاد و بدون هیچ گونه اکراهی اقدام به ابراء کند. همچنین باید اهلیت قانونی (بالغ، عاقل، رشید) برای تصرف در اموال خود را داشته باشد.
  2. علم به دین: زن باید از وجود دین (مهریه) و مقدار آن آگاه باشد.

اثر ابراء این است که دین مهریه به میزان ابراء شده، به طور کامل و قطعی ساقط می شود و زن نمی تواند از ابراء خود رجوع کند. این مهم ترین ویژگی ابراء است که آن را از هبه متمایز می کند. ابراء معمولاً به صورت رسمی در دفاتر اسناد رسمی ثبت می شود تا از هرگونه ابهام یا انکار در آینده جلوگیری شود.

هبه مهریه به زوج (چنانچه مهریه عین معین و قبض شده باشد)

اگر مهریه زن عین معینی باشد (مثلاً یک خانه، خودرو یا تعداد مشخصی سکه) و این عین قبلاً به زن تسلیم شده و به قبض او درآمده باشد، زن می تواند آن عین را به شوهر خود هبه کند. در این صورت، شرایط عمومی هبه (قصد، اهلیت، قبض) باید رعایت شود. همانطور که پیش تر ذکر شد، در هبه امکان رجوع وجود دارد، مگر در موارد استثنایی.

تفاوت اصلی این نوع هبه با ابراء در این است که ابراء مربوط به دین است (ساقط کردن طلب)، در حالی که هبه مربوط به عین مال است (انتقال مالکیت). اگر مهریه هنوز به قبض زن درنیامده باشد، هبه آن به شوهر معنا ندارد، بلکه زن می تواند از حق مطالبه آن (ابراء دین) صرف نظر کند.

صلح مهریه (زن مهریه خود را در ازای چیزی به شوهر صلح کند)

زن می تواند مهریه خود را در قالب عقد صلح به شوهر منتقل کند. این صلح می تواند به دو صورت باشد:

  • صلح معوض: زن در ازای دریافت چیز دیگری (مانند مبلغی پول، مالی خاص، یا حتی توافق بر طلاق خلع و بخشیدن مهریه در ازای جدایی) مهریه خود را به شوهر صلح می کند. این رایج ترین شکل صلح مهریه در شرایط اختلاف و طلاق است.
  • صلح بلاعوض: زن بدون دریافت هیچ گونه عوضی، مهریه خود را به شوهر صلح می کند. همانطور که گفته شد، صلح عقدی لازم است و پس از انجام آن، زن نمی تواند از این صلح رجوع کند.

صلح مهریه نیز باید با رعایت شرایط عمومی صحت معاملات و با قصد و رضای زن انجام شود. این روش، راهی قطعی و غیرقابل رجوع برای کاهش یا ساقط کردن مهریه است.

شرایط عمومی و اختصاصی لازم برای انجام توافقات افزایش یا کاهش (غیرمستقیم)

برای اینکه هر یک از اعمال حقوقی ذکر شده (هبه، صلح، ابراء، یا سایر تعهدات مالی) دارای اعتبار قانونی باشند و بتوانند به درستی منجر به افزایش یا کاهش حقوق مالی شوند، لازم است شرایط خاصی رعایت شود. این شرایط به دو دسته عمومی و اختصاصی تقسیم می شوند.

شرایط عمومی صحت معاملات

این شرایط برای اعتبار بخشیدن به هرگونه عمل حقوقی، اعم از عقد یا ایقاع، ضروری هستند و در ماده ۱۹۰ قانون مدنی به آن ها اشاره شده است:

  1. قصد و رضای کامل طرفین: طرفین باید با اراده آزاد و بدون هیچ اجبار یا اکراهی، قصد انجام معامله را داشته باشند. در مورد عقود (مانند هبه و صلح)، قصد و رضای هر دو طرف لازم است. اما در ایقاعات (مانند ابراء)، تنها قصد و رضای فرد انجام دهنده (زن در ابراء مهریه) کفایت می کند.
  2. اهلیت قانونی طرفین: افرادی که اقدام به انجام معامله می کنند، باید دارای اهلیت قانونی باشند. این به معنای بلوغ (رسیدن به سن قانونی)، عقل (عدم جنون) و رشد (توانایی اداره امور مالی خود) است. در عقود، اهلیت هر دو طرف و در ایقاعات، اهلیت انجام دهنده ایقاع ضروری است.
  3. موضوع معین و مشخص: موضوع توافق (مالی که قرار است منتقل شود یا مبلغی که قرار است بخشیده شود) باید کاملاً معین و مشخص باشد. ابهام در موضوع، می تواند منجر به بطلان عمل حقوقی شود. به عنوان مثال، در افزایش یا کاهش مهریه، باید تعداد سکه ها، مقدار ملک، یا مبلغ مشخص به صورت دقیق بیان شود.
  4. جهت مشروع: هدف و انگیزه از انجام معامله باید مشروع و قانونی باشد. به عبارت دیگر، توافق بر سر افزایش یا کاهش مهریه نباید برای رسیدن به هدفی غیرقانونی یا نامشروع صورت گیرد. به عنوان مثال، اگر افزایش مهریه با هدف کسب درآمد برای فعالیت های غیرقانونی باشد، آن توافق باطل است.

شرایط اختصاصی (متناسب با عمل حقوقی)

علاوه بر شرایط عمومی، هر یک از اعمال حقوقی ممکن است شرایط اختصاصی خاص خود را داشته باشند:

  • قبض در هبه: همانطور که ذکر شد، در عقد هبه، قبض مال موهوبه توسط متهب (کسی که مال به او هبه شده است) شرط صحت عقد است. یعنی تا زمانی که مالی که قرار است بخشیده شود به تصرف زن درنیاید، عقد هبه کامل نمی شود.
  • ثبت رسمی برای انتقال اموال غیرمنقول: اگر موضوع انتقال یا صلح، اموال غیرمنقول مانند زمین یا آپارتمان باشد، برای اینکه این انتقال از نظر قانونی کاملاً معتبر و قابل استناد در برابر اشخاص ثالث باشد، لازم است در دفاتر اسناد رسمی به ثبت برسد. اگرچه انتقال با سند عادی نیز بین طرفین معتبر است، اما ثبت رسمی به آن اعتبار و امنیت حقوقی بیشتری می بخشد و از مشکلات احتمالی آینده جلوگیری می کند.
  • صراحت در ابراء: در ابراء مهریه، باید صراحت در قصد ابراء وجود داشته باشد. یعنی زن باید به وضوح و با کلمات روشن بیان کند که از حق مطالبه مهریه خود صرف نظر می کند.

تغییر شروط ضمن عقد به عنوان یک جایگزین هوشمندانه

یکی از راه های بسیار هوشمندانه و قانونی که می تواند به زوجین کمک کند تا حقوق مالی یا غیرمالی زن را پس از ازدواج تقویت کنند، بدون اینکه وارد چالش های حقوقی مربوط به افزایش یا کاهش مستقیم مهریه شوند، «تغییر یا افزودن شروط ضمن عقد» است.

ماهیت و اهمیت شروط ضمن عقد

شروط ضمن عقد نکاح، تعهداتی هستند که زوجین در زمان عقد یا پس از آن، با توافق یکدیگر، در متن عقدنامه یا سند رسمی دیگری درج می کنند. این شروط، ماهیت حقوقی متفاوتی از مهریه دارند و به زن اختیارات و حقوق جدیدی اعطا می کنند که می تواند به نوعی جبران کننده کمبودهای احتمالی مهریه باشد یا پشتوانه مالی و اجتماعی او را تقویت کند.

برخی از شروط ضمن عقد به صورت چاپی در سند ازدواج وجود دارند و زوجین با امضای خود، آن ها را می پذیرند. اما زوجین می توانند هر شرط دیگری را که مخالف مقتضای ذات عقد نکاح نباشد و با قانون و شرع مغایرت نداشته باشد، به این شروط اضافه یا آن ها را تغییر دهند. این شروط می تواند دامنه وسیعی از مسائل را دربرگیرد.

مثال هایی از شروط ضمن عقد قابل تغییر یا افزودن

به جای تلاش برای تغییر میزان مهریه، زوجین می توانند با افزودن یا تغییر شروط، حقوق زن را به شیوه های مؤثرتری تضمین کنند:

  • حق تعیین مسکن: این شرط به زن اجازه می دهد تا محل سکونت مشترک را تعیین کند.
  • حق اشتغال: زن می تواند بدون نیاز به اجازه شوهر، به شغل مورد نظر خود ادامه دهد.
  • حق تحصیل: زن می تواند در هر مقطعی که تمایل دارد، ادامه تحصیل دهد.
  • حق خروج از کشور: زن می تواند بدون نیاز به اجازه موردی شوهر، از کشور خارج شود.
  • حق طلاق: یکی از مهم ترین شروط که به زن وکالت بلاعزل در طلاق می دهد تا در صورت تحقق شرایط خاص (یا حتی بدون شرط)، بتواند خود را مطلقه کند.
  • شرط تملیک نصف اموال: این شرط معمولاً در سند ازدواج موجود است، اما می تواند با جزئیات بیشتر یا با تغییراتی مورد توافق قرار گیرد.
  • ایجاد تعهدات مالی مستقل: می توان شرط کرد که مرد در صورت وقوع شرایط خاص (مثلاً طلاق، فوت، یا حتی به صورت دوره ای) مبلغ مشخصی را به عنوان نفقه یا کمک هزینه زندگی به زن بپردازد. این تعهدات ماهیت مهریه ندارند اما یک حق مالی قوی ایجاد می کنند.

مزایای تغییر شروط ضمن عقد

تغییر یا افزودن شروط ضمن عقد مزایای قابل توجهی دارد:

  1. قانونی بودن و قابلیت اجرا: این تغییرات کاملاً قانونی و عملی هستند و به راحتی از طریق دفاتر اسناد رسمی قابل ثبت هستند.
  2. انعطاف پذیری بیشتر: شروط ضمن عقد می توانند طیف گسترده ای از نیازها و انتظارات زوجین را پوشش دهند.
  3. پشتوانه قوی حقوقی: شروط صحیح و قانونی ضمن عقد، از حمایت قانون برخوردار بوده و در صورت تخلف، قابل مطالبه و اجرا در مراجع قضایی هستند.
  4. جلوگیری از پیچیدگی های مهریه: با استفاده از شروط ضمن عقد، می توان از چالش های حقوقی مربوط به تغییر مستقیم مهریه اجتناب کرد و حقوق زن را به شیوه ای مؤثرتر تضمین نمود.

بنابراین، برای زوجینی که به دنبال افزایش پشتوانه مالی یا حقوقی زن پس از ازدواج هستند، مشاوره با یک وکیل خانواده و تنظیم دقیق شروط ضمن عقد، می تواند راهکاری بسیار هوشمندانه تر و کاربردی تر از تلاش برای تغییر مستقیم مهریه باشد.

سوالات متداول

آیا می توانیم تعداد سکه های مهریه را بعد از ازدواج در دفترخانه تغییر دهیم؟

خیر، بر اساس رویه قضایی و رأی وحدت رویه دیوان عدالت اداری (شماره ۴۸۸ مورخ ۱۳۸۸/۰۶/۱۵)، افزایش یا کاهش تعداد سکه های مهریه به صورت مستقیم و با عنوان مهریه در دفترخانه و در سند ازدواج پس از عقد، امکان پذیر نیست و هرگونه توافقی در این خصوص باطل و فاقد اثر مهریه خواهد بود. مهریه شرعی همان است که در لحظه عقد تعیین شده است.

اگر شوهرم بعد از عقد، مالی را به عنوان اضافه مهریه به من ببخشد، آیا آن هم مهریه حساب می شود؟

خیر. هرچند این عمل باعث افزایش حقوق مالی شما می شود، اما مال بخشیده شده (مثلاً یک خانه، خودرو یا مبلغ مشخص پول) از نظر قانونی و قضایی مهریه محسوب نمی شود. این مال یک حق مالی مستقل و جداگانه برای شما ایجاد می کند که مطالبه آن تابع احکام همان عمل حقوقی (مثلاً هبه یا صلح) است، نه احکام مربوط به مهریه. به عنوان مثال، در صورت هبه، ممکن است امکان رجوع از آن وجود داشته باشد.

آیا برای کاهش مهریه باید به دادگاه مراجعه کرد؟

خیر، برای کاهش مهریه به صورت غیرمستقیم، نیازی به مراجعه به دادگاه نیست. زن می تواند با مراجعه به دفاتر اسناد رسمی و از طریق عمل حقوقی «ابراء ذمه زوج» (بخشیدن مهریه) یا «صلح مهریه» (مصالحه بر سر مهریه در ازای چیزی یا بلاعوض)، تمام یا قسمتی از مهریه خود را ساقط کند. این اعمال حقوقی با رعایت شرایط قانونی و با قصد و رضای کامل زن، در دفاتر اسناد رسمی ثبت می شوند و معتبر هستند.

تفاوت افزایش مهریه با بخشیدن مال به همسر چیست؟

تفاوت اصلی در ماهیت حقوقی و آثار مترتب بر آنهاست. افزایش مهریه به معنای تغییر مقدار مهریه اصلی است که در سند ازدواج ثبت شده است و همانطور که گفته شد، مستقیماً امکان پذیر نیست. اما بخشیدن مال به همسر (مانند هبه یا صلح بلاعوض) به معنای ایجاد یک حق مالی جدید و مستقل برای زن است که ماهیت مهریه ندارد. مال بخشیده شده، تحت عنوان مهریه قابل مطالبه نیست و آثار قانونی مهریه (مثل ممنوعیت حبس برای ۱۱۰ سکه اول) بر آن مترتب نمی شود. با این حال، این مال یک طلب قانونی محسوب می شود که زن می تواند آن را مطالبه کند.

آیا می توان مهریه عندالاستطاعه را بعد از عقد به عندالمطالبه تبدیل کرد؟

بله، این مورد با توافق زوجین امکان پذیر است. تبدیل مهریه از عندالاستطاعه به عندالمطالبه، تغییر در ماهیت یا مقدار مهریه نیست، بلکه تغییر در شرایط پرداخت آن است. یعنی زن و شوهر با توافق یکدیگر، شرط استطاعت (توانایی مالی) را برای مطالبه مهریه حذف می کنند و آن را به گونه ای درمی آورند که زن بتواند هر زمان که خواست، آن را مطالبه کند. این توافق می تواند با مراجعه به دفترخانه و تنظیم یک سند رسمی یا توافق نامه معتبر انجام شود.

نتیجه گیری و توصیه پایانی

موضوع افزایش مهریه بعد از ازدواج و همچنین کاهش آن، از جمله مباحث حقوقی پیچیده ای است که نیازمند آگاهی دقیق از قوانین و رویه های قضایی است. همانطور که به تفصیل شرح داده شد، از نظر قانونی و رویه قضایی کشور، امکان تغییر مستقیم مهریه در سند ازدواج پس از عقد وجود ندارد و هرگونه توافقی در این زمینه تحت عنوان مهریه، باطل و بی اثر است.

با این حال، این ممنوعیت به معنای عدم امکان تغییر در حقوق مالی زن یا مرد نیست. زوجین می توانند از طریق راهکارهای حقوقی غیرمستقیم مانند هبه، صلح بلاعوض، ابراء ذمه، یا انتقال سایر اموال، به ترتیب حقوق مالی زن را افزایش داده یا کاهش دهند. این اعمال حقوقی هرچند مال اضافه شده را مهریه نمی دانند، اما به زن حق مالی مستقلی اعطا می کنند که قابل مطالبه است یا دین شوهر را ساقط می کند.

اهمیت آگاهی از تفاوت های حقوقی بین مهریه و سایر حقوق مالی، در تصمیم گیری های زوجین بسیار حائز اهمیت است. ماهیت، شرایط و آثار هر یک از این اعمال حقوقی متفاوت است و عدم توجه به آنها می تواند منجر به مشکلات و عواقب ناخواسته شود. به عنوان جایگزینی هوشمندانه و مؤثر، تغییر یا افزودن شروط ضمن عقد نکاح می تواند راهکاری مناسب برای افزایش پشتوانه حقوقی و مالی زن بدون ورود به چالش های مربوط به مهریه باشد.

با توجه به جنبه های فنی و حقوقی این موضوع، تاکید می شود که قبل از هرگونه اقدام برای افزایش مهریه بعد از ازدواج یا کاهش آن، زوجین حتماً با یک وکیل متخصص خانواده یا مشاور حقوقی مجرب مشورت نمایند. دریافت مشاوره تخصصی کمک می کند تا از صحیح ترین و معتبرترین راهکار قانونی متناسب با شرایط خاص خود بهره مند شوید و از هرگونه اشتباه یا بی اثر شدن توافقات حقوقی جلوگیری به عمل آید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "افزایش مهریه بعد از ازدواج | راهنمای جامع و کامل" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "افزایش مهریه بعد از ازدواج | راهنمای جامع و کامل"، کلیک کنید.